ثروتمندترین ستارگان سریال «بازی تاج و تخت»
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۹۸۳۶۲
بازیگران سریال بازی تاج و تخت از ثروت زیادی برخوردار هستند.
به گزارش روزیاتو، در ادامه، لیستی از ثروتمندترین ستارگان سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) آمده است:
۱۱- ریچارد مدن، ۸ میلیون دلارریچارد مدن، در نقش راب استارک در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
راب استارک در این سریال محبوب، بزرگترین پسر ادارد استارک و کتلین تالی و وارث وینترفل و شمال است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ارزش خالص داراییهای ریچارد مدن، حدود ۸ میلیون دلار است.
۸- دایانا ریگ، ۱۰ میلیون دلاردایانا ریگ، در نقش اولنا تایرل در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال، اولنا ردواین، بیوهی لرد لوتور تایرل و مادر لرد میس تایرل است. او به خاطر زبان تیز و گزندهاش به عنوان «ملکهی خارها» شناخته میشود.
ارزش خالص داراییهای دایانا ریگ، حدود ۱۰ میلیون دلار است.
۸- چارلز دنس، ۱۰ میلیون دلارچارلز دنس، در نقش تایوین لنیستر در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال، تایوین لنیستر، لرد کسترلی راک، سپر لنیسپورت و محافظ غرب است. او حکمران خاندان لنیستر و یکی از قدرتمندترین لردهای وستروس است. او فرزندانش جیمی و سرسی را دوست دارد، اما از تیریون بیزار است. بخشی از تنفر تایوین نسبت به تیریون به خاطر نقص ظاهری اوست؛ اما او همچنین تیریون را به خاطر مرگ همسرش جوانا، که هنگام تولد تیریون درگذشته مقصر میداند.
ثروت خالص چارلز دنس ۱۰ میلیون دلار برآورد شده است.
۸- سوفی ترنر، ۱۰ میلیون دلارسوفی ترنر، در نقش سانسا استارک در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال، سانسا استارک، دختر بزرگ کتلین تالی و ادارد استارک است. او به زیباییش مشهور است. سانسا با داشتن گونههایی برجسته، چشمان آبی و گیسوان حنایی، خصلتهای خاندان مادرش، تالیها را به ارث برده است.
ارزش خالص داراییهای سوفی ترنر، حدود ۱۰ میلیون دلار تخمین زده شده است.
۷- لینا هیدی، ۱۲ میلیون دلارلینا هیدی، در نقش سرسی لنیستر در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال، سرسی لنیستر فرزند ارشد لرد تایوین و جوانا لنیستر است. سرسی خودرای و جاهطلب است و هوش زیادی در انجام کارهای رذیلانه دارد. او از رسومات و عرفی که به خاطر جنسیتش بر او تحمیل میشوند، متنفر است؛ ولی هرگز نمیداند که دلیل آن که افراد از او پیروی نمیکنند و به دستوراتش احترام نمیگذارند، آن است که او یک رهبر ضعیف است.
ثروت خالص لینا هیدی ۱۲ میلیون دلار برآورد شده است.
۶- کیت هرینگتون، ۱۴ میلیون دلارکیت هرینگتون، در نقش جان اسنو در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال، جان اسنو، پسر حرامزاده ادارد استارک و مادری با هویت نامعلوم است. او تحت سرپرستی پدرش در کنار خواهر و برادرهای ناتنی خود بزرگ شد. وقتی که جان به سن بلوغ نزدیک شد، به نگهبانان شب پیوست. دایرولف مو سفید و چشم سرخ او، گوست (Ghost) همیشه همراه اوست. در آغاز داستان او ۱۴ ساله بوده و یکی از کاراکترهایی است که داستان از دید او بیان میشود.
ارزش خالص داراییهای کیت هرینگتون، حدود ۱۴ میلیون دلار است.
۴- جاناتان پرایس، ۱۶ میلیون دلارجاناتان پرایس، در نقشهای اسپارو در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال،های اسپارو، پیرمردی کوچکاندام و لاغر با چشمانی بی حس و حال و موهای سپید است که لباسهای گرانقیمت و زیورآلات زرین ندارد، بلکه یک خرقه پشمی ساده و سفیدرنگ بر تن میکند.
شخصیتهای اسپارو و کارهایی که انجام میدهد، بیشتر از نگاه دیگران، از جمله سرسی لنیستر مشاهده یا توصیف میشود و در رمان اصلی، یک شخصیت فرعی است. او عضو یک جنبش مذهبی در خلال «نبرد پنج پادشاه» و همچنین عضوی از فرقه «مومنان پروردگار هفت سیما» است.
ارزش خالص داراییهای جاناتان پرایس، حدود ۱۶ میلیون دلار تخمین زده شده است.
۴- نیکلای کاستر والدو، ۱۶ میلیون دلارنیکلای کاستر والدو، در نقش جیمی لنیستر در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال، جیمی لنیستر، ملقب به «شاهکش»، فرزند دوم و اولین پسر لرد تایوین لنیستر از کسترلی راک و مادرش، لیدی جوانا لنیستر است. جیمی ذاتاً جنگجو بوده و بیشتر مهارتهایش در حوزه نظامی هستند. او علاقهی زیادی به سیاست یا توطئهچینیهای درباریان ندارد. جیمی، همان ظاهر اصلی لنیسترها را با چشمان سبز روشن و موهای طلایی دارد.
ارزش خالص داراییهای کاستر والدو، حدود ۱۶ میلیون دلار است.
۲- شان بین، ۲۰ میلیون دلارشان بین، در نقش ند استارک در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال، ادارد استارک که اغلب ند صدا میشد، حکمران خاندان استارک، لرد وینترفل و محافظ شمال بود. او دوست نزدیک پادشاه رابرت براتیون بود؛ با او بزرگ شده و در به دست آوردن تخت آهنین به او کمک کرده بود.
ثروت خالص شان بین حدود ۲۰ میلیون دلار برآورد شده است.
۲- امیلیا کلارک، ۲۰ میلیون دلارامیلیا کلارک، در نقش دنریس تارگرین در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال، دنریس تارگرین، مشهور به «دنریس طوفانزاد» یا «دنی»، آخرین عضو تاییدشده سلسله باستانی تارگرین و یکی از شخصیتهای POV اصلی در مجموعه کتابهاست.
ارزش خالص داراییهای امیلیا کلارک، حدود ۲۰ میلیون دلار است.
۱- جیسون موموآ، ۲۵ میلیون دلارجیسون موموآ، در نقش کال دروگو در سریال بازی تاج و تخت بازی میکرد.
در این سریال، کال دروگو، یک جنگسالار از مردم خانه به دوش دوتراکی است. در ابتدای داستان، به او وعده ازدواج با دنریس تارگرین داده میشود. مانند اغلب اعضای قبیله دوتراکی، کال دروگو دارای پوستی برنز، مو و چشمانی مشکی بوده و قدی بلند و هیکلی عضلانی دارد.
ارزش خالص داراییهای جیسون موموآ، حدود ۲۵ میلیون دلار تخمین زده شده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سریال بازی تاج و تخت سینما قیمت طلا و ارز قیمت موبایل سریال بازی تاج و تخت بازی ارزش خالص دارایی میلیون دلار ۱۶ میلیون دلار ۱۰ میلیون دلار ۲۰ میلیون دلار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۹۸۳۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انعکاس چهره معلم در قاب جادو
خاطرهسازی تلویزیون در حوزه معلم و مدرسه با آثار دیگری هم رقم خورده که هرکدامش یک بخش از دوران کودکیمان را یادآوری میکند. در آستانه روز معلم هستیم و متناسب با این فضا، مروری به برخی سریالهای خاطرهانگیز داشتیم که با حال و هوای معلم و مدرسه روی آنتن رفته است.قصه شیطنتهای مجید
برای خیلی از ما، قصههای مجید با حال و هوای شاگرد پر از شیطنتی به نام مجید، ماندگار شده که هر بار با یک چالش روبهرو میشد. مجید مثل بقیه دانشآموزان نبود و هر بار میخواست مشکلاتش را به روش خودش حل کند. تعجب بیبی، مادربزرگ مجید از کارهایی که این پسر نوجوان انجام میداد، تناقض و جذابیتهای این مجموعه را بیشتر میکرد. قصههای مجید، برگرفته از کتابی با همین عنوان بود که به قلم هوشنگ مرادی کرمانی منتشر شده بود. البته در کتاب قصههای مجید، داستان در شهر کرمان روایت شده بود و در این سریال، داستان در شهر اصفهان روایت میشد. مدرسه و معلمها از عناصر اصلی این قصه بودند.
یک مدرسه شبانهروزی
مدرسه همت را هم باید ازجمله مجموعههای با محوریت درس و مدرسه دانست. این مجموعه تلویزیونی درباره دانشآموزانی است که در یک مدرسه راهنمایی با نام همت به صورت شبانهروزی زندگی میکنند. این دانشآموزان هربار با ماجرای تازهای روبهرو میشوند. کارگردانی این کار در دست رضا میرکریمی بود و ازجمله بازیگران اصلی آن میتوان به مهران رجبی اشاره کرد که خودش هم روزگاری در قامت معلم فعالیت میکرده است. از دیگر بازیگران مدرسه همت میتوان به مسعود جدی، یدا... حبیبی، مسعود ریاضی، علی رمضانی و کاظم سفیدی اشاره کرد.
حال و هوای مادرها در یک مدرسه
مدرسه مادربزرگها با آن حال و هوای طنز بازیگران سن و سالدار را یادتان هست؟ سریال مدرسه مادربزرگها به کارگردانی غلامرضا رمضانی و بر اساس طرحی از مرحوم فرشته طائرپور است که روایتگر به مدرسه آمدن تعدادی خانم میانسال را نشان میداد. این خانمها که با معلم جوان روبهرو میشوند، هر بار یک قصه را رقم میزدند. در کنار مادربزرگها و خانم معلم و شاگردان مدرسه، یک زن و مرد سرایدار مدرسه بودند و گوشهای از مدرسه زندگی میکردند که آنها نیز در نوع خود شخصیتهای جالبی را خلق کردند. نکته جالب درباره مدرسه مادربزرگها این بود که شخصیتها و قهرمانهای این سریال همه از میان زنان میانسالی بودند که توانستند با نوع بازی و شخصیتی که داشتند، مخاطبان را با خود همراه کنند. مخصوصا نوع گویش و ادای دیالوگ و لهجهای که هرکدام از این افراد داشتند، آنها را به کاراکترهای محبوب و دوست داشتنی تبدیل کرده بود.
باز دیر رسیدم
چهره اکبر عبدی با آن ترس و استرسی که برای رسیدن به مدرسه داشت برای خیلیها خاطرهساز شد و جمله همیشگی «باز مدرسم دیر شد» را ماندگار کرد. مجموعه باز مدرسم دیر شد به کارگردانی حسین افصحی محصول سال ۱۳۶۲ بود و اکبر عبدی، نقش یک شاگرد تنبل را در آن بازی میکرد که همیشه برای رفتن به مدرسهاش دیر شده بود. عبدی پیش از این درباره بازی در این سریال گفته بود که برای نقشآفرینی در این مجموعه ۱۰۰۰ تومان دستمزد میگرفته است. شخصیت محسن با بازی اکبر عبدی همیشه برای رسیدن به مدرسه تاخیر داشت و بازیگوشی میکرد. نوع بازی و تکهکلام اکبر عبدی باعث شده بود این مجموعه به یک اثر پرطرفدار تبدیل شود.
آقا اجازه هولم نکن
مبصر چهار ساله کلاس را یادتان هست؟ همان پسر قدبلندی که انگار سنش از بقیه بچههای دیگر بیشتر بود و چند سال یک کلاس را گذرانده بود. شعر معروفی که ابتدای هر قسمت با عنوان «آقا اجازه هولم نکن» میخواند، آن را به یک خاطره ماندگار برای مخاطبان تبدیل کرده بود. بازی مرحوم حسین محباهری در این مجموعه نمایشی به جذابیتهای آن افزوده و مخاطبان بسیاری را به سمت آن کشیده بود.
روایتی از ۵ دختر دبیرستانی
آسمان همیشه ابری نیست هم ازدیگر مجموعههای تلویزیونی با حال وهوای مدرسه بود که روایتگر قصه پنج دختر نوجوان از پنج خانواده مختلف را نشان میداد که هر کدام با چالشهایی مواجه میشدند. در قصه سریال فوق،نسرین یکی ازدانشآموزان بود که پدرش با مشکلات مالی مواجه میشد.زندگی همه دختران درسریال آسمان همیشه ابری نیست، با محوریت دبیرستانی بود که در آن درس میخواندند.این مجموعه تلاش میکرد بارویکردی اجتماعی زندگی پنج خانواده راازنظررفتاری واخلاقی روایت کند که درطول داستان،تبعات رفتارهرکدام از آنها در قالب داستانی اجتماعی ودرام به تصویر کشیده میشد.تاثیر مدرسه بررفتاراین پنج دختر دبیرستانی ازجمله مسائلی بود که توانست این مجموعه رابه یک روایت تاثیرگذار ازتاثیرمدرسه و خانه بر یکدیگر تبدیل کند.
معلمی در دل روستا
کوبار و روایت معلمی که به روستا میرود هم قصه به یادماندنی از مدرسه و معلم بود. این مجموعه یک درام تلویزیونی اجتماعی و داستانی به کارگردانی فریدون حسن پور بود که در بهار ۱۳۹۷ از شبکه دوم سیما پخش شد. کوبار در زبان گیلکی به معنای باران کوهی (کوه و تپه باران زده) است. در این مجموعه تلویزیونی بازیگرانی مانند پژمان بازغی، مهران غفوریان، مهران رجبی، پیام دهکردی و سیروس گرجستانی حضور داشتند. داستان کوبار درباره معلمی جوان با بازی ارمیا قاسمی بود که برای آموزش دادن به روستا رفته بود و در این روستا با عشق و علاقه فراوان به کودکان راه و رسم زندگی را آموزش میداد. البته در این مسیر با اختلافات مختلفی روبهرو میشد و همین مسأله، خط کلی قصه را رقم میزد.
مدرسهای با حال و هوای ادبیات
از دیگر آثار نمایشی تلویزیون که با حال و هوای مدرسه و معلم پخش شده بود، سریال مدرسه ما بود. داستان این سریال که در گروه کودک و نوجوان تهیه شده بود، درباره دانشآموزان کلاس سوم مدرسه راهنمایی چمران بود که دردسرها و مشکلاتی را برای مدرسه ایجاد میکردند. کیهان، معلم جدید ادبیات که در میانه سال جایگزین معلم قبلی شده است تغییراتی را در شرایط مدرسه ایجاد میکرد. حال و هوای همراهی معلم ادبیات جدید، بچهها را بیشتر از قبل با فضای مدرسه همراه کرده و ماجراهایی را رقم زده بود. سریال مدرسه ما به کارگردانی داریوش یاری، تولید و روانه آنتن شده بود.
زنگ آخر
از دیگر مجموعههای با محوریت نمایش شخصیت معلمها باید به زنگ آخر اشاره کرد که به کارگردانی نیما فلاح و در سال ۱۳۸۱ تولید شده بود. قصه زنگ آخر مربوط به مدرسهای بود که مدیرش قول داده بود تا پایان سال، آن مرکز آموزشی را به بالاترین سطح علمی و... برساند اما در این مسیر، رویدادها و ماجراهای مختلفی رخ میداد. بازیگرانی همچون سیامک انصاری، ارژنگ امیرفضلی، سیدجواد رضویان، رامین ناصرنصیر، بیژن بنفشهخواه، رضا بنفشهخواه، نادر سلیمانی و امیر نوری در این سریال نقشآفرینی کرده بودند.
معلمی در پایتخت
در کنار برنامه و سریالهایی که با حال و هوای خاص و ویژه مدرسه یا معلمان روی آنتن رفته، برخی از مجموعهها هم در قالب یک یا چند شخصیت، کاراکترهای معلم را در دل قصه خود جای دادهاند؛ بهعنوان مثال در سریال پایتخت، با یک معلم قدکوتاه طرف هستیم که نقی چند بار به کنایه به او میگوید:«دوغت رو بنوش» و او را به سخره میگیرد. کمی بعد متوجه میشود که فقط قامت او کوتاه است و سن و سالی دارد. شخصیتی که معلم روستاست و زن و بچه دارد که همین تناقض در ظاهر و باطن او باعث ایجاد طنز در قصه میشود.
آقا یوسفی در دل کردستان
سریال دیگری که به کاراکتر معلم اشاره کرده، سریال نون خ است که در فصول دوم و سوم خود، کاراکتری به نام آقایوسف را در قامت معلم بچههای روستا نشان میداد. این کاراکتر که با هنرمندی یوسف کرمی اجرا شده بود، با سادگی و صداقتی که از خود نشان میداد، توانست آن را باورپذیر نشان دهد. کرمی پیش از این درباره این نقش گفته بود: نوعی سادگی و صداقت در گفتار و دیالوگهای این سریال وجود دارد؛ به شکلی که انگار شخصیتها از جنس خود مردم هستند که همه این موارد سریال را قابل باور میکند. همچنین شوخیهای خاص و منحصربهفردی که سعید آقاخانی و نویسنده طراحی میکنند و استفاده از بازیگرانی که شاید تا پیش از نونخ جای دیگری دیده نشده بودند از دیگر ویژگیهایی است که به نظرم این مجموعه را متفاوت کرده است. من تئاتر را از مدرسه و دوران راهنمایی شروع کردم و در ادامه هم با تحصیلات دانشگاهی ادامه دادم و به رشته بازیگری در دانشگاه آزاد اراک رفتم. در ادامه هم در کارهای تصویری و دیگر حوزههای هنر فعالیت داشتم.
شما که معلمی
احتمالا شما هم دیالوگ معروف مرحوم آتیلا پسیانی را در سریال چاردیواری به خاطر دارید که به پسر معلمش میگفت:«شما که معلمی...» و ادامه جمله را با سرزنش خطاب میکرد. شخصیت معلم سریال چاردیواری با بازی جواد عزتی توانسته بود در میان کاراکترهای پرمخاطب این مجموعه قرار گیرد و تماشایی شود. قصه اصلی چاردیواری درباره جوانی به نام نادر بود که درگیر ماجراهایی پیرامون خانوادهاش میشد. جواد عزتی در نقش ناصر برادر نادر بازی میکرد که معلم بود و تلاش میکرد رفتارش در چارچوب باشد.
معلم یا بازیگر؟ مسأله این است
در کنار تولیدات مختلف تلویزیون با محوریت حال و هوای مدرسه و کاراکتر معلمها، باید به بسیاری از بازیگرانی اشاره کرد که قبل از مشغول شدن به بازیگری، در قامت معلم فعالیت میکردند.
مهران رجبی از جمله همین بازیگران است که پیش از این درباره خاطره خود از شغل معلمی گفته بود: یکی ازدلایلی که من خودم را از معلمی بازخرید کردم، حقوق این شغل بود. بازیگری برای من درآمد بیشتری داشت. همیشه اوضاع یکسان نیست. من هم دوران بازنشستگی و استراحت دارم و واقعا نمیتوانستم روی پولی که از شغلم بهدست میآوردم حساب چندانی باز کنم. من حدود ۲۰ سال سابقه تدریس دارم، هنرستان، گرافیک درس میدادم و بعد از اینکه وارد دنیای بازیگری شدم که همه هم میدانند چطور این اتفاق افتاد، دیگر فرصت تدریس نداشتم وبعد ازاینکه حضور درعرصه بازیگری جدی شد خود را بازخرید کردم و دیگر درس ندادم. علت این موضوع هم این بود که واقعا فرصت نمیکردم هم در مدرسه و کلاسها حضور داشته باشم هم سر صحنه فیلمها وگرنه معلمی و تدریس را هنوز هم دوست دارم، گرچه فکر میکنم شرایط مالی و حقوقی این شغلها واقعا نابسامان است و معلمها با مشکلات زیادی در کارشان دست و پنجه نرم میکنند.
زهرا سعیدی، بازیگر دیگری است که پیش از مشغولشدن به حرفه بازیگری، معلم زبان انگلیسی بوده است. او از دوران دبستان و با حضور در تئاترهای مدرسه با هنر بازیگری آشنا شد و زمانی که خواست به صورت حرفهای وارد عرصه بازیگری شود با مخالفت مادرش مواجه شد و بهناچار از علاقهاش صرفنظر کرد و ادامه تحصیل داد. او پیش از این در یک مصاحبه گفته بود: من قبل از این که معلم شوم، تئاتر کار میکردم. آن موقع هدفم این نبود که کار بازیگری را ادامه دهم اما علاقه داشتم. حتی مدتی هم با اداره فرهنگ و هنر آن موقع قرارداد بستم اما وقتی خواستم ادامه تحصیل دهم به علت اصرار مادرم که خیلی دوست داشت من معلم شوم، تصمیم گرفتم زبان تدریس کنم. ورود به حرفه معلمی، قرار گرفتن مقابل کلاس و تعامل با بچهها برای بعضی معلمهای تازهکار، یک مقدار استرس به همراه دارد.
زهره حمیدی هم بازیگر دیگری است که تجربه درس دادن در مدرسه را داشته. او پیش از این گفته بود: من در سالهای ۵۲ تا ۵۴ معلم بودم و وقتی فرزندان دوقلویم به دنیا آمدند، مجبور به ترک این شغل شدم و نتوانستم ادامه دهم. آن زمان در روستا بودیم و من هم مربی مهدکودک بودم و هم در یک پروژه با عنوان «پیکار با بیسوادی» به زنان و دختران جوان درس میدادم. آن زمان خودم در رشته اقتصاد تحصیل میکردم و همزمان درس هم میدادم.
مهوش وقاری راهم باید از دیگر بازیگرانی دانست که به همراه همسرش زندهیاد محسن قاضیمرادی،ازکارمندان بازنشسته آموزش و پرورش بودند. ازجمله دیگر بازیگرانی که شغل معلمی را هم تجربه کردهاندمیتوان به سیدجواد هاشمی، قدرتا... ایزدی و سیروس همتی اشاره کرد.